بگذار گریه کنم برای عاطفه هایی که به ظاهر هست ؛؛ ولی به واقع نیست و.....
دنیایی که انجمن حمایت از حیوانات دارد
اما ؛؛انسان پا برهنه و عریان میدود
بگذار گریه کنم؛ برای انسانی که کوره راه های مریخ را شناخته است
اما هنوز!....
کوچه های دلش را نمی شناسد؛ چه تلخ !!
بگذار گریه کنم ؛؛ دلم گرفته؛ همین!
روزی دل من مرا نشان داد
وز ماه من او خبر به جان داد
گفتا : بشنو نشان ماهی
کو نامه عشق در جهان داد
یک روز مرا بخواند و بنواخت
و آن گاه به وصل من زبان داد
برداشت پیاله و دمادم
می داد و بی کران داد
من دانستم که می بلایی است
لیکن چه کنم مرا چو ز آن داد
از باده چنان مرا بیازرد
کز سر بگرفت و در میان داد
دانا نبود هر چه در آینده توست
گویا نبود هرکه سراینده توست
سرگشته تر آن که سر گشاینده توست
گمراهتر است آن که نماینده توست
امیدوارم درک معنی این اشعار برات خیلی هم سخت نباشه
و دیگه
هر بوده که او ز اصل نابود بود
نابوده و بود او همه سود بود
گر یک نفسش پسند مقصود بود
نابود شود هر آیینه بود بوْد
و در آخر :
دلها همه آب گشت و جانها همه خون
تا چیست حقیقت از پس پرده و چون ؟
ای بر علمت خرد رد و گردون دون
از تو دو جهان پر و تو ا ز هر دو برون
گریه خواهی کرد برای دنیایی که یک عمر در آن به سر
می بری و حال بیدار شدی
گریه خواهی کرد برای خود
چشمهایت را چرخش ندادی تا بوقتش
اما اگه جدا از دیگرانی
باید بخندی
عین یه ماجرایی که تو یه وبلاگ خوندی
گفتی
مریخ را شناختند و کوچه های دل را نه
روزی خواهند شناخت که رفتنیند
تـــو بــــاکیــــت نـبـــاشه
عـزت زیـــــــاد
اگه روزگاربی رحمه تو مهربون باش
اگه آفتاب می سوزونه تو سایه بون باش
اگه سرما کمین کرده کنار باغچه
واسه گل های نیمه جون تو باغبون باش .
من بیشتر............
~~~
زیباترین تصویری که در
زندگانیم دیدم نگاه
عاشقانه و معصومانه تو بود.
زیباترین سخنی که
شنیدم سکوت دوست
داشتنی تو بود.
زیباترین احساساتم
گفتن دوست داشتن تو بود.
زیباترین انتظار
زندگیم حسرت دیدار تو بود.
زیباترین لحظه زندگیم
لحظه با تو بودن بود.
زیباترین هدیه عمرم
محبت تو بود.
زیباترین تنهاییم
گریه برای تو بود.
زیباترین اعترافم عشق
تو بود.
بعد از هر سلام قلبم
درد می گیردو امتداد
این درد تا اشنایی دیگر
روحم را می ازارد تا
دیگر گفتن خداحافظ
برایم سخت
نباشد. عمر
در بیشه زار عمر بچه
گانه راه می رفتم
وبزرگسالیم در کویر
عمر ترک خورد
و قدمهایم در نرمی خاک
کویر محو شد .
طراوت جوانیم در لابه
لای تابش انوار خورشید
به یغما رفت،
تازه عشق را فهمیدم که
در خانه ی قلبم به صدا
در امد و ایینه قلبم
شکست وقتی پیر مردی
گوژپشت در ان محاسن
سفیدش را شانه می زدو
در ان لحظه قلبم همچون
زمین کویر ترک خورد
سلامممممممممم ندامممممممم جان
آره راست گفتی بزار گریه کنم دلم گرفته از....
چی شده دیگه تحویل نمیگیری شاید مارو قابل ندونستی
شبهای من
شبهای تنهایی
شبهای سکوت
شبهای ظلمت
شبهای غم
شبهای من
شبهای غربت
شبهای بی کسی
شبهای نا امیدی
شبهای من
شبهای بارانی
شبهای بی ستاره
شبهای بی معشوق
شبهای بی پایان
شبهای من
گل سرخ زیبا می شکفد چون
تلاش نمی کند نیلوفر باشد
و نیلو فرها اینگونه زیبا می شکفند چون
چیزی از افسانه شکفتن گلهای دیگر نمی دانند
همه چیز در طبیعت زیباست چون
تمام پدیده ها آزاد از رقابتند
هیچ یک نمی خواهد دیگری باشد
همه به راه خود می روند
نکته همینجاست !
خود باش و از یاد مبر
هر کاری کنی نمی توانی غیر از خود باشی
تمام دست و پا زدنها عبث است
تنها و تنها مجبوری خود باشی
زود آدم که زیاد منتظر نمانی
گریه کن بچم تا دلت خالی بشه
چشمک
سلام.
بگذار گریه کنم برای عاطفه هایی که به ظاهر هست ؛؛ ولی به واقع نیست .
مواظب خودت باش و سر بزن
سلاممممممممم
خوبی خانومی
شکوفه های نگاه توست که عطر خاطره های دور را به یادم می آرد
سخاوت دستهای زیبای توست که گل عشق در باغچه خانه مان می کارد
واژه های قشنگ و پر معنای توست که در دفتر عشقم به یادگار می ماند
اندوه از دست دادن توست که غبار مرگ بر دلم می افشاند
اندیشیدن به چشمان بی پروای توست که خواب ناز را از دیدگانم می رباید
پیوند دستهای من و توست که شوق زندگی در دلم می رویاند
وعده های پر امید توست که برایم نوید خوشبختی به ارمغان می آرد
شبنم اشکهای توست که بر چهره ام گلهای غم می کارد
صدای آشنای توست که مرا پیوسته به سوی خود می خواند
از همان روزی که دست حضرت قابیل
گشت آلوده به خون حضرت هابیل
از همان روزی که فرزندان «آدم»
زهر تلخ دشمنی در خونشان جوشید
آدمیت مرد !
گرچه «آدم» زنده بود
از همان روزی که یوسف را برادرها به چاه انداختند
از همان روزی که با شلاق و خون دیوار چین را ساختند
آدمیت مرده بود
بعد دنیا هی پر ازآدم شد و این آسیاب
گشت و گشت
قرن ها از مرگ «آدم» هم گذشت
ای دریغ
آدمیت بر نگشت !
قرن ما روزگار مرگ انسانیت است
سینه دنیا ز خوبی ها تهی است
صحبت از آزادگی ٬ پاکی ٬ مروت ٬ ابلهی است !
صحبت از موسی و عیسی و محمد نابجاست
قرن «موسی چومبه» هاست !
روزگار مرگ انسانیت است
من که از پژمردن یک شاخه گل
از نگاه ساکت یک کودک بیمار
از فغان یک قناری در قفس
از غم یک مرد در زنجیر - حتی قاتلی بر دار -
اشک در چشمان بغضم در گلوست
وندر این ایام ٬ زهرم در پیاله ٬ اشک و خونم در سبوست
مرگ او را از کجا باور کنم؟
صحبت از پژمردن یک برگ نیست
وای ! جنگل را بیابان می کنند
دست خون آلودرا در پیش چشم خلق پنهان می کنند !
هیچ حیوانی به حیوانی نمی دارد روا
آنچه این نامردمان با جان انسان می کنند !
صحبت از پژمردن یک برگ نیست
فرض کن : مرگ قناری در قفس هم مرگ نیست
فرض کن : یک شاخه گل هم در جهان هرگز نرست
فرض کن : جنگل بیابان بود از روز نخست !
در کویری سوت و کور
در میان مردمی با این نصیبت ها صبور
صحبت از مرگ محبت ٬ مرگ عشق
گفتگو از مرگ انسانیت است !
کوتاه ... گویا
دنیای آدم های سیب زمینی پشندی
آدم های علی بی غم و غم های فانتزی
گل کاشتی گل دختر
.
.
علامت پارانتز باز دو نقطه
_______________%%
_______________%%
______________%%%
_____________%%%%%
____________%%%%%%
_____________%%%%
_____________%%%
_____________%%%
_____________%%%
_____________%%%
_____________%%%
_____________%%%
_____________%%%
_____________%%%__%%
_____________%%%__%__%
_____________%%%___%__%
_____________%%%___%___%
_____________%%%___%___%
_______%%____%%%__%____%
______%__%__%%%%%%____%%
______%___%%_____%____%%
_______%____%%%%%____%%
________%___________%%
_________%_________%%
_________%%__ اپت _%%
________%%_________%%%
_______%%___زیباست___%%%
______%%______________%%
_____%%________________%%
_____%%_________________%%
_____%%%________________%%
______%%_______________%%%
_______%%%____________%%%
_________%%%%________%%%
___________%%%%%%%%%
نمی دانم........
اشکها همیشه خوبند
اما امشب گویا روزه سکوت دارند
چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/
سلام
دانه دانه اشکت را می چینم
برای فصلی سرد
هر بهاری . خزانی دارد و هر تابستانی . بردت و سرمایی .
برای- فردایی بیاندوز که در انجماد روح می لرزی
برای- دبروزی شتاب کن که بی شتاب گذشتی .
چشم از غصه بشوی که قصه گوی- غصه ها آمد .
بدرود
( رهگذر )
می نویسم عشق
می نویسم اشک
می نویسم شعله ای خاموش
می نویسم درد
می نویسم نرم می لغزد
دست سرد و بی پناه شب
می نویسم سخت می سوزد
قطره اشک بی گناه من
می نویسم باز باران است
این حسی که به تقریر در آوردیش منو یاد این شعر بسیار زیبا میندازه ....
از بهاران کی شود سرسبز سنگ
خاک شو تا گل برویی رنگ رنگ ....
دلت شاد
فعلا
می گفت: "گریه کن، گریه قشنگه"...
حالا من هم می گویم...!
واین آغاز انسان بود.
از بهشت که بیرون آمد، دارایی اش فقط یک سیب بود. سیبی که به وسوسه آن را چیده بود و مکافات این وسوسه هبوط بود.
فرشته ها گفتند: تو بی بهشت می میری. زمین جای تو نیست. زمین همه ظلم است و فساد.
انسان گفت: اما من به خودم ظلم کرده ام. زمین تاوان ظلم من است. اگر خدا چنین می خواهد، پس زمین از بهشت بهتر است.
خدا گفت: برو و بدان جاده ای که تو را دوباره به بهشت می رساند از زمین می گذرد؛ زمینی آکنده از شر و خیر، آکنده از حق و باطل، از خطا و از صواب؛ و اگر خیر و حق و صواب پیروز شد، تو باز خواهی گشت، وگرنه...
و فرشته ها همه گریستند. اما انسان نرفت. انسان نمی توانست برود. انسان بر درگاه بهشت وامانده بود. می ترسید و مردد بود.
و آن وقت خدا چیزی به انسان داد. چیزی که هستی را مبهوت کرد و کائنات را به غبطه واداشت.
انسان دستهایش را گشود و خدا به او اختیار داد.
خدا گفت: حال انتخاب کن. زیرا که تو برای انتخاب کردن آفریده شدی. برو و بهترین را برگزین که بهشت، پاداش به گزیدن توست.
عقل و دل و هزاران پیامبر نیز با تو خواهند آمد، تا تو بهترین را برگزینی. و آنگاه انسان زمین را انتخاب کرد. رنج و صبوری را. واین آغاز انسان بود.
سلامممممممممممم
دلم گرفت وقتی که تو ٬گفتی عاشق نمیشم
گفتی دیگه جمعه شبا٬ سنگی نزن به شیشم
دلم گرفت وقتی که تو٬ گفتی که عشق کدومه
دلم گرفت تا فهمیدم٬ کار دلم تمومه
دور دلت دیواری بود٬ با خشت های محکم و سفت
تا گفتی عاشق نمیشم٬ یه جورایی دلم گرفت
خیال میکردم همیشه ٬ته دلت یه چیزی هست
که قلب من بی ادعا٬ به پای عشق تو نشست
دلم می خواد تو گریه هام ٬برام یه شاه پری بشی
من می میرم اگه یه روز٬ تو مال دیگری بشی
دلم گرفت تا گفتی که٬ روز وداع داره میاد
گفتی که روز رفتنم٬ بی اطلاع داره میاد
خواستی پری من نشو ٬پری که مال هرکی نیست
خواستی فراموشم بکن٬ عاشقی هم زورکی نیست
وقتی برای قلب تو٬ منم شدم مثل همه
وقتی که این ترانه ها٬ برای چشم تو کمه
باید برم باید برم٬ آخر عشقها رفتنه
تصویر من کم کم داره٬ تو قاب چشمات میشکنه
فرقی نکرده ماجرا ٬هنوز تو رویای منی
حتی اگه خودت نخوای ٬عروس زیبای منی!
امشب به غمخانه دلم سرزده ام
ناله دور از رخ تورا به نظاره نشسته ام
وگونه های خیس شده
با اشک حسرت دیدار تو
مرا روانه بازار جدایی میکند.
وتو در خوابی آرام
لالایی مهتاب
وسکوت آرام بخش بی خیالی را
زمزمه میکنی.
امشب که هیچ
من هرشب به....
وتو هم...
آی ستاره
اگه گیتارم شکسته
توی کوچ عاشقی، تنها نشسته
با همین گیتار خسته
توی کوچه های نم دار
باز هم از تو می سرایم
کاش بخونی ترانه هام و
کاش بدونی مال تو هستش
تموم خونه ی ارغوونی ِ من
کاش بین دست های من و تو
هیچ راهی نمونه
کاش بدونی که اینجا
حتی با این گیتار شکستم
چه سنگین شده
لحظه های من از تو
تو شاید ندونی هیچ وقت
که ترنمم براته
تو شاید ندونی هیچ وقت
که تو دلم همیشه جاته
تو شاید ندونی هیچ وقت
که دلت اینجاست
توی خونم
شاید که میدونی
اما ، دسام لایقت نیست!
شاید که میدونی
اما، این گیتار شکسته ،
شایسته ات نیست
شاید......اما
من همین یه گیتار رو دارم
میدونم خیلی شکسته
ولی ،با این می تونم از تو بنوازم
چرا........
یه دشت ِ پر از شقایق هم هست
اما........
اما اون همش مال تو هستش
من فقط امینش هستم
ستاره ی آسمونی ِ من
این ترانه رو من، مدت هاست که میخونم ،اما ،
شاید به گوشِت نرسیده باشه:
عشق رویایی ِ بنده
حس ِ جاویدان ِ قلبم
بخدا دوسِت دارم من!!!!!!!!!!
شاید لایقت نباشم ،اما
حس میکنم که قلبم
پر شده از عشقت
جایی نمونده توی خونش.........................................
به آخر خط رسیده ام
از همه دل بریده ام
تو این دیار بی کسی با این همه دلواپسی
ببین چه ها کشیده ام
ببین چه ها کشیده ام
ای روزگار ای روزگار یکم خوشی بردار بیار
ای روزگار ای روزگار یکم خوشی بردار بیار
سلام ندا جان ممنون که به من سر زدی .
مطلبی که برام گذاشته بودی خیلی جالب بود با اجازت گذاشتمش تو وبلاگم.
بازم ممنون
به من سر بزن
_________________##________##
_______________###*_______*###
___________.*#####__سلام___#####*.
__________*######_خوبی؟؟؟؟_######*
________*#######__وبت زیبای __#######*
_______*########.__ دارین _.########*
______*#########.__________.#########*
______*######@###*_______*###@######*
_____*#########*###____###*#########*
____*##########*__*####*__*##########*
__*###########_____*_*______###########*
_############___وبلاگم رو ____############
*##*#########_آپ کردم_#########*##**##*
*_____########_خوشحال می شم############
######## _______#######_یک_سر_به_____####
________*######__وبلاگم بزنی__######*
_________*#####*__________*#####*
___________*####*موفق باشی####*
_____________*####______####*
_______________*##*____*##*
_________________*##__# #*
__________________*####*
_________________.######.
_______________.#########*
____ _________.###########*
_____________.####*__*######
سلام ندا
ممنونم که به پست من در وب حکایتهای ما لطف داشتی
امیدوارم که بتونم تو وبلاگت نوشته های درخور قرار بدم
همیشه و همه جا موفق باشی
.............. سعید .
سلام.
به روزم. سر بزن
سلام ندا خوبی
راستشو بخوای یکمی حال خودم هم خوب نیست به این خاطر این روز ها کمتر به وبلاگ ها سر میزنم.
امشب بازم حالم خوب نیست دیگه نمیتونم ادامه بدم
همین
موفق باشی
اولین باری بود که برات نقطه چین نذاشتم
در پناه حق
سلام
وبلاگ خوبی داری وبلاگت رو از توی نظرات پسری از نسل باران پیدا کردم اگه خواستی بهم سر بز ن موفق باشی
بگزر بنالم
بگزار گریه کنم دردام باز میخوان شکافهای گزشته را باز کنند
باز صدای موذن اشکم و درمیاره
دلم برای گزشته هام تنگه
دلم برای روزهایی که میگزره می سوزه
پس بسوز بسوز ای دل
ای دل بسوز بسوزی از بس که تیره روزی
تا کی به این جماعت چشم وفا میدوزی
خیلی حرفاست خیلی که گاهی من و دیوانه میکنه و خیلی وقتا از شدت درد میخوام برم تو راهی به عنوان راه شیطان وگناه اما باز ایستادم و مینگرم بر آنچه که مرا ضرب در صفر می کند.
پس همه با هم می گوییم
انا توجهنا وستشفعنا و توسلنا بک الی الله
و روزی می خوابیم اما یادمان میرود گوییم :
اشهد ان لا الله الا الله
اشهد و ان محمد ان رسول الله
اشهد ان علی ولی الله
کاش در این زمین می تونستم بدانم که کی وقتی که این جملات را میگویم صبحی نخواهم داشت
فقط یه آرزو میکنم اونم اینه :
کاش شهری را بسازند پر از آدم
سلام گلم
بازم من دیر رسیدم شرمنده بخدا
منم خیلی وقته از این ادما که خودمم یکی از اونها هستم دلم گرفته فقط نام انسان رو یدک میکشیم وفقط زمانی که یکی رفت تازه میفهمیم که کی بود وچی بود
.................
ما چیستیم ؟!
جز ملکلولهای فعال ذهن زمین ،
که خاطرات کهکشان هارا
مغشوش میکند !
____________**__**_____* __________
___________***_*__*_____* _________
__________****_____**___****** ____
_________*****______**_*______** __
________*****_______**________*_**
________*****_______*_______* _____
________******_____*_______* ______
_________******____*______* _______
__________********_______* ________
__***_________**______** __________
*******__________** _______________
_*******_________* ________________
__******_________*_* ______________
___***___*_______** _______________
___________*_____*__* _____________
_______****_*___* ________سلام ____
_____******__*_** _________________
____*******___** __________________
____*****______* __________________
____**_________* ______به روزشد__
_____*_________* __________________
_____________*_* __________________
______________** __________________
http://martek.blogfa.com
منتظرحضورسبزتان هستم
یاحق
.
.
.
بگذارگریة کنم
خیلی عالی بوداین پستت
به غیر از آن که بشد دین و دانش از دستم
بیا بـگو که ز عشقت چه طرف بربستـم
اگر چـه خرمن عمرم غم تو داد بـه باد
بـه خاک پای عزیزت که عهد نشکستم
چو ذره گر چه حقیرم ببین به دولت عشق
کـه در هوای رخت چون به مهر پیوستم
بیار باده که عمریست تا من از سر امـن
بـه کنـج عافیت از بهر عیش ننشستم
اگر ز مردم هـشیاری ای نـصیحـتـگو
سخن به خاک میفکن چرا که من مستم
چـگونـه سر ز خجالت برآورم بر دوست
کـه خدمـتی به سزا برنیامد از دستم
بـسوخـت حافـظ و آن یار دلنواز نگفت
که مرهمی بفرستم که خاطرش خستم
سلام
خوشحال میشم به من هم سری بزنی
من از طرز نگاه تو امید مبهمی دارم نگاهت را مگیر از من که با ان عالمی دارم فدای تو خوشحال میشم به من سر بزنی
باسلام
من برای اولین از وبتون دین کردم
نوشتهی آخریتون بی اغراق حرف نداشت
من که خیلی خوشم اومد
خوشحال می شم به منم یه سر بزنی