من در این دنیا خدا حیران شدم یا ناتوان
من در این وادی خدا مجنون شدم یا بی زبان
قلب من جویای عشق است و کجا لب تر کنم
این دل ویران من گوید که با غم سر کنم
گر که باشد سهم من یک عمر تنهایی و غم
پس چرا قلبی نهادی در درون سینه ام
بار الهی سینه ای دارم سرا پا عشق و شور
یار من گمگشته در خود من شدم مدهوش دوست
عشق من... تردید را مهمان قلبش میکند
مانده ام حیران که با مهمان چه می خواهد کند
مشق امشب را گمانم مو به مو از بر کند
این همه تردید را در قلب خود مهمان کند
ترسم از این است مشق وهم را باور کند
گر چنین باشد خدایا من چه با این دل کنم
ضجه های امشبم را با دلی پر خون کنم
اشک چشمم را نثارمقدم دلبر کنم
گویمش جانم فدایت مرهم قلبم تویی
تک سوار وادی عشقم تویی جانم تویی
پس دگر تردید را از قلب خود انداز دور
جای آن همراه من باش وسرا پا عشق و شور
من اینجا تنهای تنها کجای زمان ایستادم؟؟؟
گلی را پر پر می کنم
کمی هم گلاب
و عودی که می سوزد
چون دل من.
کجا تو را یابم؟...
اول سلام...
روزتون خوش...(و البته مبارک!)
از اون جایی که اکثر ابیات شعر، منوط به جواب بارگاه خداوند است پس باید منتظر جواب بمانی...
در کار خدا چون و چرا نتوان کرد...
...
یکی دیوانه ای آتش بر افروخت
در آن هنگامه جان خویش را سوخت
همه خاکسترش را باد می برد
وجودش را جهان از یاد می برد
تو همچون آتشی ای عشق جانسوز
من آن دیوانه مرد آتش افروز
من آن دیوانه آتش پرستم
در این آتش خوشم تا زنده هستم
بزن آتش به عود استخوانم
که بوی عشق برخیزد ز جانم
خوشم با این چنین دیوانگی ها
که می خندم به آن فرزانگی ها
به غیر از مردن و از یاد رفتن
غباری گشتن و بر باد رفتن
در این عالم سرانجامی نداریم
چه فرجامی ؟ که فرجامی نداریم
لهیبی همچو آه تیره روزان
بساز ای عشق و جانم را بسوزان
بیا آتش بزن خاکسترم کن
مسم در بوته هستیی زرم کن
...
آنچه را که هست، ببینید...
سلام ندا جون.نگفتی بودی وبلاگ داری
وبلاگ قشنگی داری
حالا راستشو بگو این شعرا مال خودته یا دودر کردی؟
به هر حال موفق باشی
آپ کردی خبر کن
سلام خوبی دوست عزیزم
متن قشنگی نوشتی. مخصوصا(بار الهی سینه ای دارم سرا پا عشق و شور ) که فکر می کنم ما فقط به زبون این حرفا رو می گیم ولی موقع عمل یک چیز دیگه ایم.
منظورم تو نیستی کلی می گم . ولی عکسی که گذاشتی خیلی قشنگه .
ممنون که خبرم کردی .موفق باشی
ــــــلام ندای عزیزم...
خیلی وقته ندیده بودمت...دلم برای شعرات هم تنگ شده...همه رو ذخیره می کنم و می خونم...می خوام شعراتو بلند بلند بخونمشون...
حق نگهدارت دوست خوب
سلام بچه
چی بگم
موفق باشی
سلام ابجی ندا
خوبی عزیز
ممنون که خبرم کردی
راستی روزت مبارک
اپ زیبایی بود
دیگه سر به سرمون نمی زاری
باز هم بیا پیشم
منتظرتم
به یاد داشته باش هر وقت دلتنگ شدی به اسمان نگاه کن کسی هست که عاشقانه تو را می نگرد و منتظر توست اشکهای تو را پاک می کند و دستهایت را صمیمانه می فشارد تو را دوست دارد فقط به خاطر خودت به یاد داشته باش هر وقت دلتنگ شدی به اسمان نگاه کن و اگر باور داشته باشی می بینی ستاره ها هم با تو حرف میزنند باور کن که با او هرگز تنها نیستی هرگز فقط کافی است عاشقانه به اسمان نگاه کنی امیدوارم زندگی برای تک تکتون پر از عشق و شادی و خاطرات ماندگار باشه
سلام
راستی از این گروه می تونی آهنگی که اول برنامه ی ایران بویز شو میگذاره رو به من بدی واسه دانلود .
اسمش یادم نیست . اولش میگه : ای گل بهار . . .(نخندیا)
در مورد شعرت بذار براش ریتم خواندنی پیدا کنم بعد نظر می دم
ببین من شعرت و دزدیدم . به دوستم گفتم اگه بشه براش یه آهنگ با پیانو بنوازه . اگه بشه . یه جورایی درد دل منه . آرومترم کرد نسبت به اون حال دیشبم
سلام دوست خوبم........ممنونم از محبتت.......دوباره به روز هستم..........
مشتی بابا سلام
با یه عشقه مسخره آپ کردم
بیا صفا بده کلبه دادشتو
یا علی
سلام ندا جون خوبی
من وظیفه خودم می دونم که دلنوشته های بهترین دوستانم و بزارم تویه وبلاگ چون خیلی قشنگه مرسی که برام مطلب میفرستی امیدوارم که موفق باشی تا آپ بعدی بدرود
با اینکه ندیدمت دلم هر روز برات تنگ میشه ،بدیش اینه که می دونم تو هستی،کاش نبودی!مثل هزاران چیز دیگر که توی این دنیا نیست ولی آدمها باز بی جهت دنبالش می گردند،نمی دانم،شاید بشود اسمش را گذاشت دلخوشی.دلخوشی من هم این است که میدانم هستی
چشمهایم را میبندم
تصویر تو در آینه قلبم نقش می بندد
و چه زیباست آهنگ ثانیه هایی که با یاد تو میگذرند
و چه آبی ست آسمانی که من بدان مینگرم
صدایت را میشنوم که آهنگ عشق و محبت را زمزمه میکنی
و عطر گل سرخی را که در دست داری با جان و دل می بلعم
و تمام لحظه هایم را با یاد تو پر میکنم
بگذار عظمت عشق را درک نکنی زیرا آنقدر عظیم
است که تو و هستی تو را نیز نابود می کند
بگذار گرمی عشق را حس نکنی تا معنی خاکستر
عشق را نیز ندانی
اما...اما اگر عاشق شدی فقط یکی را دوست بدار,
تنها برای یک نفر قدم بردار وتنها برای یک نفر
عشق پاک وآسمانی داشته باش
اگر کلمه دوستت دارم قیام علیه بندهای میان من و توست
اگر کلمه دوستت دارم نمایشگر عشق خدایی من نسبت به توست
اگر کلمه دوستت دارم راضی کننده و تسکین دهنده قلبهاست
اگر کلمه دوستت دارم پایان همه جدایی هاست
اگر کلمه دوستت دارم نشانگر اشتیاق راستین من نسبت به توست
اگر کلمه دوستت دارم کلید زندان من و توست
پس با تمام وجود فریاد میزنم.. دوستت دارم
سنگ و صدف
کنار هم
مرجان ، خزه ها
تابش خورشید رو به سوی دریا
هاله می سازد نور بر صدف
جان می گیرد
گل مروارید
در باغ صدف
سنگ ، رنگ چهره می بازد
ذرات وجودش
از سوزش عشق ، به دور مروارید
پروانه وار می رقصد
شمع گونه می سوزد
آری ، زیباتر از مروارید چه می توان دید ؟
ندا خانوم سلام...
از لطف شما بی نهایت سپاس گذارم.....
سلام ندای خوبم
ندا جان راستش و بخوای میشه گفت هر دو حالت را دارم راستی ندا میتونم باهات آشنا شم خیلی مایلم باهات حرف بزنم وباز هم مثل همیشه جالب نوشتی
سلام ندای عزیز
خیلی زیبا بود
آنگاه که ضربه های تیشه زندگی را
بر ریشه آرزوهایت حس میکنی؛
به خاطر بیاور که ...............
زیبایی شهاب ها
از شکستن قلب ستارگان است!!!!
ای یگانه این قلم تب دار توست
تا سحر می خواند و بیدار توست
گوشه ی چشمی ...
نگاهی ...
وعده یی ...
روزگار برخلا ف ارزوهایم گذشت...کاش متولد نشده بودم ...کاش یه این دنیای پر از گناه پا نگذاشته بودم .....کاش همیشه همون کودک با زی گوش بودم و دنیا و زندگی همش در بازی کردن برام خلاصه میشد ...کاش پرنده بودم ...درسته شاید درک و فهمشون خیلی کمتر از انسان باشه ...همینش زندگی رو براشون زیبا کرده ...کاش من مثلا یک پرستو بود ...مهاجر ..سبک ..عاشق ..تنها.و ...بی کس همیشه در اوج ..کاش نبودم ..کاش
زندگی واسه همه سه حرف واسه من دو حرف . . .
و حال در این لحظه همه چیز پایان پذیرفت .
باورم نیست لحظه ی شاد آغاز را باورم نیست لحظه ی تلخ آخر را ، باورم نیست پایان پذیرفت
باورم نیست پایان خود را .
لب جوی خشک هر روز می نشستم تا به امروز که آبرویم آب این جوی شد و به پستی ها
فرو رفت .
لحظه ، لحظه ی سختی است ، آه می خواهم ، نفس نیست ، درد می خواهم ، بدن نیست .
فریاد می خواهم ، صدا نیست ، گریه می خواهم ، چشم نیست ، آتش می خواهم ، دل نیست .
دادرس می خواهم ، خدا نیست ، خدا نیست ، خدا نیست ، خدا نیست .
سنگ صبور می خواهم ، سایه نیست ، آرزو می خواهم ، فردا نیست .
باورم نیست ، باوری هست ، خدایی هست ، بختی هست ، امیدی هست ، روشنایی هست .
همه غم ها در آغوشم ، نفس هام به شماره افتاده ، نگاهم به بن بست دیوار ، دلم سنگ واسه خواهش ، درش بسته ، صدایم کوتاه ، دلم خسته از این غربت ، ای کاش آرزویم به حقیقت می رسید و خدا را شکایت می گفتم سوی دیگری .
من که آواز سر می دادم ، دنیا همین است ، شکست را دنیا می خورد ، حال خودم گندیدم ، من تسلیم مطلق این دنیا هستم .
دادرسی نیست ، خدائی برای من نیست . لیلی من ، مجنونی نیست .
درخت من دیگر سایه ندارد ، حکم من تن لخت است و سرمای زمستون .
ای کاش برای سنگ مرگی بود ، می دانم آنچه روح ندارد نمی میرد .
جستجو پایان پذیرفت ، انسانی نیست ، فردائی نیست ، آنچه هست این است .
همه جا را گشتم به امید روشنی به آخر رسیدم و ندیدم روشنی .
زندگی واسه همه سه حرف واسه من دو حرف ،
واسه همه عشق واسه من مرگ ، سلام به تو ، مرگ .
۲۲/۴/۸۵
دیدی که رسوا شد دلم
غرق تمنا شد دلم
دیدی که من با این دل
بی آرزو عاشق شدم
نظر من راجع به شعر
قرآن - سوره القصص-آیه ۱۳ تا ۱۸
آنچه را که هست، ببینید...
منتظرم...
صفا دادی مشتی اومدی
منکه گفتم عشقو مسخره کردن
اما واقعیه این داستانها متاسفانه
یا علی
سلام سلام
خیلی زیبا بود
یا رب منم جویان تو یا خود تویی جویای من
سام علیک قناری
خوفی ؟
چه خفرا ؟
بی ما خوش می گذره؟
ببین بی تو به "دل" غم دارم امشب
بیا دستان سردم پر ز درد است
و چشمان ِ پر از نم دارم امشب
ببخشا التماس ِ چشمهایم
در آنها اشکها هم دارم امشب
ببین این حلقه "عشق" است در چشم
همان "عشقی" که من کم دارم امشب!
به جز آن اشکهای خیس ِ تبدار
"خدا"یی خوب مرهم دارم و" را ای "عشق" من کم دارم ...
در امتداد غروب چشمهایم
طلوعی دوباره باش
در بستر شکسته ی بازوانم پروازی باش
بر اصوات مرده ی لبانم قناری ها و جیرجیرک ها را و سهره ها را رها کن
با گامهایت بر
سنگفرش سینه ام رقصی پر شکوه را آغاز کن
و مرداب دلتنگی ام را پر کن از شکوفه ها یی که میوه خواهند داد
میدانم تو میروی..... میروی و خیره به چشمانم نگاه میکنی.... میروی و هیچ برایت مهم نمیشود برای من چه کسی ستاره روشن میکند؟؟؟ میروی و مثل غبارها در روزهای خاکستریم گم میشوی... هیچ به هیچ. میگویم نرو تو میخندی و باز شکنجه احساس میکنم. میگویم نرو و باز به تو التماس میکنم. هیچ به هیچ. دارم برایت حرف میبافم. برایت احساس میتنم. برایت ترانه نقش میزنم. و باز هیچ به هیچ. میدانم تو میروی.... آنقدر ساده و بی صدا که حتی از لگد کردنم هم آن دل کوچکت آزرده نمیشود... آنقدر شیطانی که من از تو اولین بار میهراسم. تو میروی..... و میگویی باید اینچنین باشد. و من در این مانده ام آنهمه وعدههای شیرین تو چگونه من ترانه کرده ام؟؟؟ میدانم خوب میدانم برو
سلام
تو در بند رنگین کمانی و
................... من مسجون در لاله های واژگون
تو زاده ی دریایی و
..................... من مولود برگ های شب
تو در طوفان می رقصی و
......................... من در آتش
تو . . .
( رهگذر )
گریه وقتی زیباست که برای اشک باشد
اشک وقتی زیباست که برای عشق باشد
عشق وقتی زیباست که برای تو باشد
تو وقتی زیباهستی که برای من باشی
سلام دوست خوبم
ممنون که به من سرزدی
موفق باشی
عالیه مثل همیشه
[گل]
جیگر من شما رو لینک کردم
خوش باشی
تو اگه صدامو می شنوی بدون دلم تنگه برات
بگو تو هم هر شب به یاد من بارونی میشه گونه هات
UP HASTAM
سلام ندا خانوم گل
خیلی گلایه دارم ازت
من که دیگه به خاطر کاری که واسم پیش اومده نمیتونم زیاد بیام و بهتون سر بزنم
ولی تو چی ؟
چرا واسه آپ هات خبرم نمی کنی ؟
خیلی شعرت ناز بود
ولی دیگه این دفعه متفاوت بودی
کمتر از ندا خانوم شعر دیده بودیم
ولی اگه این دفعه بی خبرم بذاری از آپت نه من نه تو
خوب دیگه حتما این رسمشه
من دیگه بیشتر از این مزاحمت نمیشم
ولی سعی میکنم زود تر و بیشتر بیام عزیزم
مرسی
رضا
به خدا و شادی میسپارمت
سلام ندا
خوبی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ چه بد!!!
چه خبر
حالا بهش گفتی یا نه؟؟؟
چیو ... اون بیت آخر و یه بار دیگه بخون
گفتی بهش ؟؟؟؟ !!!!!!!!
خوب میشم نگران نباش
راستی اون شعر مرد بیگانه بود ... انگار قبلا شنیده بودی
میدونی شاعرش کیه ؟؟؟؟ اسمش مرتضی ست یا فامیلش مرتضویه
البته فکر کنم... کمکم کن
یه شعر هم آخرش بگم برم:
اوهم اوهم(اینا سرفه اولش بود ... کلاس داره)
مشکن ساغر امید مرا
ای همه هستی من این نفسها به خدا ارزان نیست
بر نمیگردد هیچ
شاید امروز که بگذشت نباشم فردا
آه شاید که نبینی دگرم
بعد من در قفس هیچ نماند به جز ازمشت پرم
که نمی ارزد هیچ ...
سلام همه چی عالیه .منتظریم.
جالب مینویسی ودر نوع خود بسیار جالب خوب بود یه مقدار امشب چیز یاد گرفتیم خوشحال میشم به من ر بزنی
به که باید دل بست به که شاید دل بست؟سینه ها جای محبت همه از کینه پر است
زندگی مثل طراوت جاریست...
سلام ندای عزیزم . امشب آپم و خوشحال میشم پذیرای ناب ترین احساساتت باشم . ساده ام مثل سایه اما همیشه خواهان زندگی آفتابی ات
جاری باشی عزیزم...
منتظرتم خانمی ...
کاش میدانستی
سلام
وبلاگ زیبایی داری
بهت حسودیم می شه
اگه بیای وبلاگ من هم ببینی منت سرم گذاشتی
مرسی
بای
سلام ندا خوفی
شعرهات خیلی جالب بودند وبت هم که داره روز به روز بهتر میشه
شتد باشی
یا حق
سلام من دوست ساغر هستم ساغر وبش آپه منتظر شماست
دیدی که رسوا شد دلم
غرق تمنا شد دلم
دیدی که من با این دل
بی آرزو عاشق شدم
سلام ندا عزیز.........شعرت خیلی قشنگ بود.....فعلا
واقعا برای تو هم متاسفم که معنی حرف های من را نفهمیدی .
به همین نظرات نگاه کن چمدتاشون واقعا متن تو را خواندن و چندتاشون نگفتن ما آپیم .
ای کاش می فهمیدین . ولی مهم نیست .