حکایت های من...

آمدم ...بنویسم ...آنچه خاک می خورد در این بی نهایت فکرم...

حکایت های من...

آمدم ...بنویسم ...آنچه خاک می خورد در این بی نهایت فکرم...

دنیای من ایستاد...

به دنیا بگویید بایستد چه جمله ای !!!

شاید بیهوده باشد و خنده دار ؛درست مثل یک تله تا تر یا یک فیلم کمیک ؛ میدانم

اما ؛؛ میتوان دنیا را نگه داشت ؛ باور نمیکنی ؟؟؟ حال میگویم تا ببینی این دختر رویا پرداز چگونه ممکنش میکند

پس مینویسم تا بخوانی ؛

اینک من ایستاده ام؛؛ نه بالای مرتفع ترین قله؛ ونه در گود ترین چاه دنیا ؛ همین جا یک گوشه این دنیای به ظاهر بزرگ

می اندیشم تنها به یک چیز ؛ آری فقط سکون و خلسه ای وصف ناپذیر و فقط یک فکر؛؛ آن اینکه دنیا ایستاده

خوب حالا نوبت من است که چه تحولی در این سکون و ایستایی بدهم . پس شروع میکنم

امروز گذر خواهم کرد از ساحل همیشه آرام قلبم و به عنوان اولین قدم؛؛ بر دیواره شکسته وفا تکیه خواهم زد

و به روی خاطرات گذشته لبخند میزنم؛ ولی این بار زردی رخسارم را با سرخی نیلگون آفتاب مداوا میکنم

حال دیگر میتوانم پا به پای زندگی حرکت کنم ؛؛ آخر ناتوانی و نا امیدی دیگر نمیتواند توان از قدم هایم بگیرد

به دنبال معجزه هم نمیگردم؛؛ چون به یقین رسیدم که... من دنیا را از آن خود کردم

دیگر سوگوار لحظه های از دست رفته نیستم . به یاد خاطراتم اشک نمیریزم . لحظه ها از آن من است

دیگر دلواپس ورق زدن برگ برگ تقویمم نیستم .؛؛ چرا که دنیا در مشت من است

میگویی توهم است!!! ویا خیالات یک دختر رویا پرداز ؛؛ باشد هر چه میخواهی بگوو

ولی کتمان نکن که تا اینجا دنیای من زیباست .. خوب

دیگر از تنهایی نمیترسم و دلواپس دلواپسی های غریب زندگیم نیستم ؛؛

میخواهم دنیایم را روی بوم نقاشی لحظه به لحظه رسم کنم؛؛ یک تابلوی ساده ولی بدیع ...

قسمت را در آن آبی میکنم؛؛ مثل آسمان نیلگون ؛؛ حرف دلم را سبز سبز سبز

نوبت به کشیدن کلبه ی آرزو هایم میرسد ؛؛ کوچک ولی با صفا به رنگ خاکستری ؛؛

دنیای من خاکستریست؛؛؛ پس کلبه ام را همین رنگ میکشم .

دور تا دور آن گل هایی به رنگ قرمز و بنفش و صورتی؛؛ تا روح زندگی را در کالبدم بدمند

و این روح ماجرا جو ؛؛ خود میداند مابقی این نقاشی را چگونه رنگ بندی کند ؛

خوب حالا این هم نقاشی دنیای من ؛؛ فراموش که نکردید دنیای من هنوز ایستاده؛؛؛ نقاشی من تمام شد ؛؛ نقش رویا هایم

پس میماند به یادگار ؛؛ میدانم که هر چشمی نخواهد دید ؛؛رسم امروز من را

آخر دنیای من نقشی بود بر لوح دل ؛؛ همین ما را بس ؛؛؛ دیگر با دنیا کاری ندارم

آهای دنیای پوشالی شتاب کن ؛؛ چرا که تنها لحظه ای جا ماندی؛؛؛ بشتاب دیگر مرا با تو کاری نیست

بگی نگی

نظرات 42 + ارسال نظر
رهگذر دوشنبه 11 دی‌ماه سال 1385 ساعت 02:59 ب.ظ http://ney-labak.persianblog.com

سلام

۱ـاول قصدم بر این بود که یکی ار سروده هام به نام ؛ دنیا ؛ را براتون بنویسم ولی به دلیل طولانی بودن صرف نظر شد

۲ـ

بشکن . دیوار پوشالی را

بنویس از بودن

ساز زن از هستی

راز گو از مستی

دست ده

تا که به افلاک برم پندارت

تا که دلداده شوی

دل بکشم بر دارت

بگذریم . می گذرد دنیا هم

( رهگذر )

تنهاترین تنهایان دوشنبه 11 دی‌ماه سال 1385 ساعت 03:57 ب.ظ http://tanhatarinetanhayan.blogsky.com

به نام تنـــهاتـرین تنــها
۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰
سلام ندا جان
برای تو نوشتم که بهترینی :
۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰
زمستان سردی است ...
شیشه های دنیا از هرم تنهایی من بخار گرفته است!
هیچ نوری رخصت ورود ندارد
تمام دریچه ها را بسته اند
تا هیچ عشقی به حریم من راه نیابد
تا هیچ غمی توانایی خروج نداشته باشد
پس از کدامین راه عزیزانم را یکی پس از دیگری از من جدا می کنی ؟
و مرا تنهاتر
چرا همسفران تنهایی ام را منفورترین ها قرار می دهی؟
اگر نمی خواهی زندگی کنم
کاش حداقل می گذاشتی تنها زندگی کنم
آهای با تو هستم صدایم را می شنوی ؟؟!
آهای آنهایی که به او نزدیک ترید
آهای انفاس مهربان
آهای ارواح آسمان
به خدا بگویید :
دنیا را نگه دارد می خواهم پیاده شوم ...
۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰
شاید باورت نشه اما امروز ظهر وقتی روی تختم دراز کشیده بودم و داشتم آهنگی رو که توی پست قبلی گذاشته بودی گوش می کردم یه دفه دلم هوای وبلاگتو کرد و نمیدونم چی شد که گفت بیام اینجا و برات نظر بدم ...
حالا هم که اومدم به طور خیلی اتفاقی نفر دوم شدم
واقعا نمیدونم اسم این حس رو چی باید گذاشت اما قبول کن که حس ششمم قوی هست ... بگذریم این نوشته بالا رو که نوشتم چقدر ناباورانه به موضوع نوشتت می خوره !!! نه ؟؟؟
به هر حال من با این آهنگ می رم توی حس خاصی که باعث میشه این جور نوشته هایی رو بنویسم ....................
دیگه حرفم نمیاد ... همین.
۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰
ــــــــــــــــــــــــــــامضاء : تنـــهاتـرین تنـــهایـان

تنهاترین تنهایان دوشنبه 11 دی‌ماه سال 1385 ساعت 04:09 ب.ظ

اینم از آدرس عکس این دستنوشته :
http://i17.tinypic.com/4h0wide.jpg

گل یخ دوشنبه 11 دی‌ماه سال 1385 ساعت 05:20 ب.ظ

خودم ندا دوشنبه 11 دی‌ماه سال 1385 ساعت 05:22 ب.ظ


بر من چه گذشت ؟
در پس پنجره کسی هست که مرا می خواند . . .
باران نم نمک می بارد . . .
که چه زیباست صدایش . . . چه طنینی دارد ،
انتظارم به پایان آمد ،
قاصدکم خوش خبر بود ، بوی او را می داد . . .
خبر از او آورد !!!
خنده هایت که چه زیبا بود . . .
دست هایت که چه با محبت . . .
چه زود گذشت و نمی دانم چگونه گذشت . . .
ای کاش تنها می دانستم چه شد بر من ، چه شد بر تو ،
آه که چه بیهوده می اندیشم ،
صبر ، پایان همه انتظار هاست !
دل من دیگر سراغش را نمی گیرد
دل من دیگر هوای او را در سر ندارد
چه شده است بر من ، نمی دانم ؟
من که سراپا عشق بودم ، من که با یاد او برپا بودم
پس چه گذشته است بر من ؟
هنگامی که به چشمانش می نگرم
دیگر شوری در سینه ام احساس نمی کنم
دیگر آن احساس ، درونم را گرم نمی کند
نمی دانم ؟ نمی دانم ؟ چه گذشته است بر من . . .
هرچه بود گذشت ، چه خوب و چه بد !
و او اینطور خواست نه من !!!

فرید دوشنبه 11 دی‌ماه سال 1385 ساعت 06:17 ب.ظ http://golhayekaghazi.blogfa.com/

نقش ماه
که پیچ و تاب می خورد
بر پهنه ی دریا
چرخه ی سیال خیال را
به نسیم می سپارم
و ترانه ی خزه آلودم را
با ته نشین یادی
برای خواب مرغان دریایی
زمزمه می کنم


میلاد-نازیلا دوشنبه 11 دی‌ماه سال 1385 ساعت 08:27 ب.ظ http://www.milad-nazila.blogfa.com

سلام
مطلبت خیلی قشنگ بود
موفق باشید
بابای

تو مرا هرگز نخواهی شناخت ...!!؟؟ دوشنبه 11 دی‌ماه سال 1385 ساعت 09:05 ب.ظ http://www.dele-zaar.blogfa.com

سلام

اینبار وبلاگ را با دل نوشته های خودم آپ کردم

اگه با تو می مونه ... واسه دلتنگیشونه

اگه با تو می خنده ... واسه بی کسیشونه

هیشگی برای ما نیست ... ما خودمون بازیچه ایم

منتظرتم
فدات
بای بای

Black دوشنبه 11 دی‌ماه سال 1385 ساعت 09:06 ب.ظ

سلام.
(البته ابتدا ازتون به خاطر اینکه تو وبلاگتون نظر میدم معذرت خواهی میکنم)(تازگی ها اربابان ادعای فکر جملات زیبا و توهین آمیزی به من ادا کردند باشد تا زمان جبران)
مثل همیشه بود.(واسه من تکراری بود) تکرار جملات جدید
تکرار واژه هایی که همیشه واسه گفتنشون دیر می جنبیم
یا چه بسا اونقدر زود که به همون زودی گمشون می کنیم.
به هر حال امیدوارم تو گیر آدمهای بی درک نیفتی!!!(تحملشون واقعا سخته)
ببخشی نمیخواستم دردو دلمو اینجا بگم (از دستم در رفت)
فعلا.

سامی دوشنبه 11 دی‌ماه سال 1385 ساعت 09:23 ب.ظ http://martek.blogfa.com

سلامممممممممممم
نداجان
وبم به افتخارشمابه روزشده
مطلبتوهنوزنخوندم
میخونم ومیام نظرمیگذارم
درضمن من همیشه بچه حرف گوش کنی بودم
:)
..
خوش باشی
یاحق

leila دوشنبه 11 دی‌ماه سال 1385 ساعت 10:16 ب.ظ http://shakhegol1979.blogfa.com

عزیزم تو به بازی یلدای من دعوتی .. ....منتظرم ....

غلامرضا دوشنبه 11 دی‌ماه سال 1385 ساعت 11:19 ب.ظ http://www.vahmesabz.blogfa.com

سلام دوست من
تاریخ این ابر معلم بشر میگوید : این نیز بگذرد......
خدانگهدار

رضا مشتاق سه‌شنبه 12 دی‌ماه سال 1385 ساعت 04:59 ق.ظ http://alldaytimes.blogsky.com

واسه اون حرم نفسهای عزیزِت
واسه اون مخملی شبهای قشنگِت
من کی باشم ...
که بخوام شعری بگم
من کی باشم که بخوام
... عکستو نقاشی کنم
* * *
پیش چشمای تو دنیا کم میاره
من کی باشم که سری بالا کنم
http://alldaytimes.blogsky.com/?PostID=40

-----------------------------
سلام ندا خانومی
قبول نیستا ... دنیا صبر کن ... منم می خوام یه چیزایی بکشم ... می خوام به دست همه مداد رنگی بدم ...
دنیا صبر کن ...
من می خوام بعضی از چیزارو پاک کنم
می خوام دروغ و نیرنگو پاک کنم .
دنیا صبر کن ...
می خوام بهشتو توی همین دنیا بکشم
می خوام ...
* * *
... می بینی ندا
به حرفم گوش نمیده

* * *
روزگارت مثل قلمت همیشه پایدارو قوی

ایمان سه‌شنبه 12 دی‌ماه سال 1385 ساعت 08:48 ق.ظ http://shabhayetanhaie.blogsky.com

سلام ندا جان
احوال شما؟
مثل همیشه زیبا نوشتی
موفق باشی . . .

گل یخ سه‌شنبه 12 دی‌ماه سال 1385 ساعت 02:56 ب.ظ


تا وقتی که تو هستی، تا لحظه ای که یاد تو در خاطر من جاریست!
تا زمانی که دستهای گرمت همراه دستای خسته ای منه!
تا وقتی که نگاهت تنها پناهگاه و تکیه گاه نگاه سرگردان منه!
تا زمانی که تو همسفر جاده زندگی من هستی!
تا وقتی که شونه های تو امن ترین جای دنیاست برای من!
من زنده هستم! برای زندگی کردن
پس قبول کن دنیای من زیباتر است

خلود سه‌شنبه 12 دی‌ماه سال 1385 ساعت 04:41 ب.ظ http://khanehomid.persianblog.com

بلی ....

باید دنیا را از ان خود کرد تا بتوان زیست...

دیروز را به دست فراموشی...

فردا را بدست خدا...

و امروزت رو فقط از ان خود ساز ....
.
و بدان زمان می گذرد چه خندان باشی و چه گریان...
.
شاد زی

سامی سه‌شنبه 12 دی‌ماه سال 1385 ساعت 04:55 ب.ظ http://martek.blogfa.com

سلام ویژه به شماخانم خانما
بگذاراول باهات یه دعوای حسابی بگیرم بعدبرم سراغ احوالپرسی :)
ببین حضرت علیه اگه میخواستم برای پستم انتقادنکنند
خیلی راحت قسمت نظراتش روغیرفعال می کردم
...
این یک
...
دوما
اینقده کلاس بالاننویس....بابامن فقط یک شعربهت تقدیم کردم ....نمیخوای باشه...پسش میگیرم ( غمگین )
یه باراومدیم بگیم توی این دل بی صاحب مونده مون چه خبره ها.....
ببین چه جور.... ضدحال می زنی ( گریــــــــــــــه )
....
ولی نه خدائیش عندهرچی ادم نویسنده خودتی
...
بگذریم
...
خب حالاحالت چطوره تصویرتوی آینه....ببخشیدااسم اونم نداست دیگه ؟؟؟( نیشــــــــــــــــــــــخند )
اماازشوخی گذشته
نداجان
دیدی خودت جواب خودتودادی
ازچی حرف میزنم؟؟؟
مراجعه شودبه کامنتی که درپست قبلی وبلاگم گذاشتی....( من حوصله بازگویی دوباره شوندارم.....ومیدونم که تیزهوشی
مثه شمامیدونه دارم درموردچی حرف میزنم ) ( لبخــــــــــــــــــــــند)
...
وکلام آخر
مطلب پستت
دختررویاپرداز...الحق که رویایی هستی وهمش درخیال سیرمی کنی ( قهقهـــــــــــــــــــه )
این خانمااصولاهمینجورین ( نیشـــــــــــــــــــــــــــخند )
همش توی خواب وخیال سیرمی کنن ( قهقهـــــــــــــــــــــه )
....
معــــــــــــــــــــذرت
جون دشمنت نمی تونم دست ازشوخی کردنهام بردارم.....توبزرگی کن وبخشندگی ( چشمــــــــــــــک )
...
دیگه جدی جدی می خوام نظربدم
اخــــــــــــــــــــــــــم نکن دیگه..... نگذاربهت بگم ....؟؟؟
راستش این دنیارونگه داشتن ...به نظرمن تنهاروی بوم نقاشی ممکنه وتوی تصورآدمی
اما واقغیت تلخ ترازاین حرفاست که نه تنهاماانسانهانتونستیم دنیارونگه داریم هیچ....داریم توش حل هم می شیم
...
البته این خیلی خوبه اینجوری فکرکنیم که زورمون به زوردنیامی چربه.....
حداقل دیگه احساس ضعف وناتوانی نمی کنیم
ویه چیزدیگه
ندا..................
دربست مخلصتیم
...
خوش باشی
...
یاحق

پدرام سه‌شنبه 12 دی‌ماه سال 1385 ساعت 05:37 ب.ظ http://www.dr-blade.blogfa.com

سلام
خوبی؟؟
ممنونم که بهم سریدی
ولی هنوز تو خماری شکلاتام
خیلی ناز بودن
بای

تنهاترین تنهایان سه‌شنبه 12 دی‌ماه سال 1385 ساعت 06:57 ب.ظ http://tanhatarinetanhayan.blogsky.com

به نام تنــهاتـرین تنــها
00000000000000000
سلام همراه مهربون
رو تو یه حساب دیگه می کردم ندا جون
ناراحت نشو
ولی تازه می فهمم مردم راست می گفتن
تو آدم دو رویی هستی !!........................
یه روت ماهه ، یه روت گل :))
یکی از یکی قشنگ تر هستاااااااااااااا می دونستی ؟!
به روزم و چشم انتظار نگاه سبزتون ...
با آرزوی بهترین ها
در پناه حضرت دوست همیشه شاد باشی و امیدوار.
0000000000000000000000000000000000000
__________________امضاء : تنــهاتـرین تنــهایـان

نگاه عشق سه‌شنبه 12 دی‌ماه سال 1385 ساعت 08:00 ب.ظ http://www.negahe-eshgh.blogfa.com

سلام خوبی دوست عزیزم
کارت عالیه . شرمنده این دفعه بدون خوندن نظر می دم آخه حسابی سرم شلوغه امتحاناته پایان ترم داره شروع می شه.باید بخونم.تا15 یا 20 روز دیگه که امتحانات تموم بشه نمی تونم بیام.تا چند روز آینده خداحافظ .
موفق باشی

darvish سه‌شنبه 12 دی‌ماه سال 1385 ساعت 09:11 ب.ظ http://darvish58.blogfa.com

اااااااااا یعنی منم نظر بدم
حرفی ندارم همه حرفها رو گفتن
فقط
این انسان است که می سازد حال سرنوشت شوم یا خیر رسانیدن
ماندن و رفتن از آن اوست این فکر پلید است که ناپاک نگه می دارد

پس بایست و لذت ببر از دنیایی که دیدنش کار هر کسی نیست
یا حق

تنهاترین تنهایان چهارشنبه 13 دی‌ماه سال 1385 ساعت 04:28 ق.ظ http://tanhatarinetanhayan.blogsky.com

به نام تنــهاتـرین تنــها
00000000000000000
سلام ندا جان
ممنونم که در کلبه تنهایی ام تنهایم نگذاشتی
از شعر قشنگت هم که برام نوشته بودی یه دنیا تشکر می کنم خیلی زیبا بود ...
از همراهی گرمت مثل همیشه تشکر می کنم
دلت آسمونی و روزگارت سبز باشه انشالله
بدرود و بصدبدرود.

............a$$...............s$
............f$$$'............s$$
............s$$$³´.......,..s$$³
..........h$$$$³.......s$'...$$³
.........i$$$$$.......s$³....³$
.....$...n$$$$$s.....s$³.....³,
....s$...'³$$$$$$@...$$$
....$$....³$$$$$$4...³$$s
...³$.....³$$$$$$$u..s$$$....s´
...`$$.....³$$$$$$$.$$$$...s³
....³$$s....³$$$$$$s$$$³..s$'
.....³$$s....$$$$$s$$$$'..s$$
..`s...$$$$...s$$$$$$$$³..s$$³..s
...$$.s$$$$..s$$$$$$$$$$$$$$³..s$
.s$.s$$$$s$$$$$$$$$$$$$$$$.s$$
..s$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$³
.s$$$ssss$$$$$$$$$$$$$ssss$$$$$´
$$s§§§§§،TANHATARIN§§§§§§§§§s$,
³§§§§§§§§§§§§§§s$s§§§§§§§§§§§§§s
³§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§
..§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§³
..³§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§³
...³§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§³
.....³§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§³
.......³§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§³
...........³§§§§§§§§§§§§§§§³
..............³§§§§§§§§§§§³
...................³§§§§§³
......................³§³
پروانه های شب
نیمی است از ادامه یک انسان
که نیم دیگرش
دنیای عابری است که تنها
بر دست های خالی خود خیره مانده است!
۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰00000000۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰
__________________امضاء : تنــهاتـرین تنــهایـان

گل آتیش چهارشنبه 13 دی‌ماه سال 1385 ساعت 11:11 ق.ظ http://www.ghalbe-sard.blogfa.com

سلام خوبین وب قشنگ و رمانتیکی داری اما چرا اینقدر غمگین
عزیز به من هم سر بزن

م چهارشنبه 13 دی‌ماه سال 1385 ساعت 12:11 ب.ظ http://jadeyenamnak.blogfa.com

لحظه ها را شاید بتوان نگاه داشت اما دنیا را نه

تنهاترین تنهایان پنج‌شنبه 14 دی‌ماه سال 1385 ساعت 06:41 ب.ظ http://tanhatarinetanhayan.blogsky.com

به نام تنــهاتـرین تنــها
00000000000000000
سلام همراه مهربون
اگه دلت تنگ شده بدو بیا پیشم :))
به روزم و چشم انتظار اومدنتون به کلبه تنهاییم
۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰
زمانی که وفا قصه برف به تبستان است،
وصداقت نیز گلی نایاب ،
در آیینه چشمان شقایق نیز ابر ظالم و بی عاطفه غم جاریست،
به چه کس باید گفت: با تو خوشبخت ترین انسانم؟؟؟؟؟
جوابی داری شایان ؟؟؟؟
شایان هیچ جوابی ندارد چرا که همه اینجوری که گفتی نیستن که ... شاید هیچ کسی پیدا نشه که زاغچه ای رو سر یک مزرعه جدی بگیره اما خیلی های دیگه هم عاشقانه به زمین خیره شدن هنگامی که تو این ندا رو بهشون دادی ...
همین ...

............a$$...............s$
............f$$$'............s$$
............s$$$³´.......,..s$$³
..........h$$$$³.......s$'...$$³
.........i$$$$$.......s$³....³$
.....$...n$$$$$s.....s$³.....³,
....s$...'³$$$$$$@...$$$
....$$....³$$$$$$4...³$$s
...³$.....³$$$$$$$u..s$$$....s´
...`$$.....³$$$$$$$.$$$$...s³
....³$$s....³$$$$$$s$$$³..s$'
.....³$$s....$$$$$s$$$$'..s$$
..`s...$$$$...s$$$$$$$$³..s$$³..s
...$$.s$$$$..s$$$$$$$$$$$$$$³..s$
.s$.s$$$$s$$$$$$$$$$$$$$$$.s$$
..s$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$³
.s$$$ssss$$$$$$$$$$$$$ssss$$$$$´
$$s§§§§§،TANHATARIN§§§§§§§§§s$,
³§§§§§§§§§§§§§§s$s§§§§§§§§§§§§§s
³§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§
..§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§³
..³§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§³
...³§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§³
.....³§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§³
.......³§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§³
...........³§§§§§§§§§§§§§§§³
..............³§§§§§§§§§§§³
...................³§§§§§³
......................³§³
خیلی وقته که دلم برای تو تنگ شده ...
قـــلبم از دوری تو بد جوری دلتنگ شده ...
۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰00000000۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰
__________________امضاء : تنــهاتـرین تنــهایـان

آرش جمعه 15 دی‌ماه سال 1385 ساعت 12:30 ق.ظ http://ashihackplanet.blogfa.com/

سلام !!! وبلاگ قشنگی دارین!!!اگه دوست داشتین به منم یه سری بزنین!!!

آرش جمعه 15 دی‌ماه سال 1385 ساعت 12:32 ق.ظ http://ashihackplanet.blogfa.com/

راستی این گلم تقدیم به شما!!!دیدم همه شکل گذاشتم گفتم منم بگذازم یکی از اونا!!!
_________***__*_**** ___________
____________**__**_____* __________
___________***_*__*_____* _________
__________****_____**___****** ____
_________*****______**_*______** __
________*****_______**________*_**
________*****_______*_______* _____
________******_____*_______* ______
_________******____*______* _______
__________********_______* ________
__***_________**______** __________
*******__________** _______________
_*******_________* ________________
__******_________*_* ______________
____**___*_______** _______________
___________*_____*__* _____________
_______****_*___* _________________
_____******__*_** _________________
____*******___** __________________
____*****______* __________________
____**_________* __________________
_____*_________* __________________
_____________*_* __________________
______________** __________________

امیر جمعه 15 دی‌ماه سال 1385 ساعت 12:59 ق.ظ http://www.loloknat.blogfa.com

سالیانی است که این را طلب کرده ام اما هر چه بیشتر خواسته ام کمتر یافته ام. من هم به دنیا نهیبی زدم و خواستم تا بایستد اما به تنها چیزی که اهمیت ندادند همین بود و بس.
خواستم تا یکبار دیگر چهره اش را ببینم و گفتم ...
همین دنیای پوشالی که مدتها میهمانش هستیم و گاهی منفور است و مدتی محبوب
همانی است که هرگز نمی ایستد.
پس خودت را خوار نکن
با غرور بگو :
پا به پایت می آیم
چون مثل خودت هرگز نمی ایستم
هرگز...

ر ضا مشتاق جمعه 15 دی‌ماه سال 1385 ساعت 01:01 ق.ظ http://alldaytimes.blogsky.com

ندا خانم ... سلام
....
بابت نوشته ایی که داشتین ممنون
.
واقعاْ بابت این قلم خوب بهت تبریک میگم ... امیدوارم همیشه برقرار و مستدام باشه

گلهای کاغذی جمعه 15 دی‌ماه سال 1385 ساعت 10:58 ق.ظ

چه شام ها که گذشت و چه روزها که پرید
خیال روی تو ماندست و مرد نکامی .
شکست جام نیازم به کف ، کجا رفتی ؟
که سالهاست به جامم نمی زنی جامی .

از آن دمی که تو با خشم از برم رفتی
تن زنی هوس انگیز بستر من شد
ولی چه فایده مردم به گوش هم خواندند ،
که با تمام غرورش اسیر یک زن شد .

همیشه بازوی من همچون بازوان سحر
در انتظار تن گرم آفتابی هست .
دریغ و درد بر این انتظار نارس تلخ
نشان چشمه ی تو ، جلوه سرابی هست .

سرود من همه خشکیده روی لب هایم
ولی بلور نگاه تو پاز می خندد .
بیا که صاعقه درد پیکرم را سوخت
برو که برق تو چشم شکیب می بندد .

بر وی دشت هوس ها هر آنچه می گردم
به غیر بوته شهوت گلی نمی یابم .
تویی گلی که خبر نیستم ز احوالت .
منم که جز به سر بوته ها نمی تابم .

قهروناز جمعه 15 دی‌ماه سال 1385 ساعت 12:36 ب.ظ http://www.ghahronaz.blogfa.com

سلام عزیز مهربون دنیانو خوب نقش کردی اما چرا خاکستری؟حالا که تونستی از همه چیزای غمگین خاطرات گذشته ات سر بلند بیرون بیایی چرا رنگ زندگیت و قشنگ تر نزدی؟رنگ کلبه امیدت رو؟البته شاید منظور تو تز رنگ خاکستری اون رنگ غم و نا راحتی نباشه که من فکر می کنم.حالا که تونستی یه کارنشدنی و انجام بدی حالا یه کار شدنی بکن.زندگی در حال چرخش و به سکون تبدیل کردی و تغییرش دادی کاری که هر کسی نمی تونه انجام بده حالا زندگی در حال چرخش و بذار بچرخه و تغییرش بده رنگای قشنگ بهش بزن تا مجبور نشی برش گردونی تا همیشه زیبا و دلفریب باشه و تو همیشن جوری هر لحظه ازش لذت ببری.
شتاب کن.
آرزومند آرزوهات از همیشه تا همیشه
قهروناز

ر ضا مشتاق جمعه 15 دی‌ماه سال 1385 ساعت 07:33 ب.ظ http://alldaytimes.blogsky.com

دوست عزیز ندا خانم
بابت نوشته های شما و وقتی که گذاشتی ممنون
... نوشته هات یه جوری بود که یخده هوس خاطره نویسی به سرم
طبق معمول روابط عمومی پاسخگو جوابو نوشت
..

* * *
خب ...
وبلاگای ما تازه با هم آشنا شدن
دوست دارم با یکی از خصوصیات نویسنده عشق آف لاین آشنا بشی
بعضی وقتا بد سکتور پیدا میکنه ... یعنی نه مطلب مینویسه .. نه کامنت مینویسه ... فقط میخونه ... نگاه میکنه و هیچی نمیگه (( به عبارت خیلی راحت ...لال مونی میگیره ))
.
.
ولی هیچ وقت اونایی رو که دوست داره فراموش نمیکنه
.
.
با اجازه لینکت کردم .
تا نویسنده جوان و خوش ذوق .. حکایت ها فراموش نشه

گل یخ جمعه 15 دی‌ماه سال 1385 ساعت 08:27 ب.ظ

به اسمان نگاه می کنم بی اختیار چشمانم روی ابرهای تیره ثابت می ماند
و خاکستری این پهنه بر افراشته غباری از اندوه بر دلم میریزددرست مانند
قطرات ریز بارانی که بر بستر تشنه ی زمین فرو می ریزند و جریان می یابد
دلم نیز همراه قطرات باران به سوی کتاب زندگی رهسپار می گردد و در فصلی
که مکرر خوانده ام و هرگز تکراری نشده ارام می گیرد
فصلی از اغاز یک وابستگی رویش شکوفه های عشق بر نهال جوان دلهایی پاک و
خالص شکوفه ای که با نگاهی مشتاق جوانه می زند از دریای محبت سیراب
می گردد و در سخت ترین امتحانات ابدیده می شود و در کتاب زندگی جاودانه می ماند
و هر بار که مرور می شود تازه تر به چشم می اید
و ان روز که دست توانای عشق روز های تیره را به روشنی افتاب پیوند می دهد
فاصله ها طی میشود دلها به هم گره می خورد و سکوت سنگین خانه را
اوای چلچله های بی قرار می شکند و دنیایی تازه به روی مشتاق عاشقان لبخند می زند

گل یخ جمعه 15 دی‌ماه سال 1385 ساعت 08:29 ب.ظ

مثل ابرهای بهاری که آرام از فراز سرم می گذرند،
مثل افق های دور که همیشه بی انتهایی شان را می پرستیدم،
و مانند نسیم ملایم شبانگاهی که آرام و پر طنین می وزد
یک بار دیگر گرمای عشقت در وجودم اوج می گیرد
سخت است،
بیان این همه احساس و شکوه سخت است،
از کلام ضعیف من انتظار نداشته باش،
می دانم،
یک قطره آب تأثیری بر اقیانوس نمی گذارد،
هرچند سخت دلبسته آن است...

ارش شنبه 16 دی‌ماه سال 1385 ساعت 01:09 ق.ظ http://arash-alireza.blogfa.com

سلام عزیزم شب خوبی داشته باشید
وبلاگ خوبی دارید
موفق باشید
قربونت ارش اتن یونان
ضمنا خوشحال میشم بدونم از کجای ایرانی
منتظرت هستم

عمه ملک شنبه 16 دی‌ماه سال 1385 ساعت 07:46 ق.ظ http://ame-malek.blogfa.com/




!!! خبر خبر خبر!!!

؟؟؟وب لاگ عمه ملک برای اخرین بار اپ شد؟؟؟

سلام

خوبی گلم

زود بیا ببین وب لاگ عمه ملک چه خبره

یادت نره

بای تا های

ساغر شنبه 16 دی‌ماه سال 1385 ساعت 12:04 ب.ظ http://saghar60.blogfa.com/

سلام ندای عزیزم مطالبت سیو کردم تا سر موقع بخونم راستی من هم آپ کردم منتظرتم

ارش شنبه 16 دی‌ماه سال 1385 ساعت 02:40 ب.ظ http://arash-alirza.blogfa.com

سلام عزیزم
این دومین باره میپرسم
اگه ممکنه بفرمائید از کجای ایران هستید
منم از اذربایجان شهر اردبیل هستم
فعلا در اتن یونان رندگی میکنم
قربونت موفق باشی

ارش شنبه 16 دی‌ماه سال 1385 ساعت 02:42 ب.ظ http://arash-alireza.blogfa.com

سلام عزیزم
این دومین باره میپرسم
اگه ممکنه بفرمائید از کجای ایران هستید
منم از اذربایجان شهر اردبیل هستم
فعلا در اتن یونان رندگی میکنم
قربونت موفق باشی

ارش شنبه 16 دی‌ماه سال 1385 ساعت 03:34 ب.ظ http://arash-alireza.blogfa.com

سلاملار
بونا خاطر منه چوخ مهمیدی
کی چوخ احتمال ویریدم ترک سیز
منده اذربایجان اوشاغیام
جانیم قربان شهریارین شهرینه
منیمده عشقیم ترکی واذری یاشایان ملتدی
عشق اولسون سنه عشق اولسون اذربایجانا
اذربایجان قزی گیت بو وبلاگی خواهشا گور
http://eldayaghi.blogfa.com

رهگذر یکشنبه 17 دی‌ماه سال 1385 ساعت 11:00 ق.ظ http://ney-labak.persianblog.com

سلام

دیر می آیی و زود می روی

گاه می گریزی در یاد

و گاه بر یاد

سپد جامه ی رمیده از سیاهی ها

قلم زن

قصه ی سبزینه های زمستان را

تا که فردا

گل روید از پس- واژگان سرد

( رهگذر )

عید غدیر بر شما فرخنده باد

سوگل یکشنبه 17 دی‌ماه سال 1385 ساعت 02:41 ب.ظ http://http://shabhaiebaranieman.blogfa.com/

من اپ کردم بیا دوست عزیز

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد